02:23 دقیقه | دریافت با کیفیت (پایین(3 مگابایت) | متوسط(7 مگابایت) | بالا(9 مگابایت) )

دریافت صوت کلیپ (2 مگابایت)

متن کلیپ:

مدیران دوجور هستند، ماهی دیدید می‌گویند ماهین شکم‌پُر، ماهی شکم‌خالی؟ مدیران هم دوجور هستند، مدیر شکم‌پر، مدیر شکم‌خالی. مدیر شکم‌پر آنی است که می‌گوید من اول شکمم پر بشود بعد کار بکنم. ننگ بر مدیرانی که اول باید شکم خودشان را پر بکنند بعد کار بکنند، ننگ بر مدیرانی که تا شکم‌شان پر نشود خدمت نمی‌کنند.

مدیر شکم‌خالی به یک عشق دیگری کار می‌کند. نه اینکه بگویم مدیر گدا گرسنه، نه! مدیر هم حقوقش را بگیرد مثل بقیه، البته نه دویست میلیون تومان! همین حقوق معمولی.

امیرالمؤمنین علی(ع) مدیر شکم‌‌خالی بود. چمران وقتی یتیم‌خانه‌ای را در لبنان دایر کرده بود، در آن فضا به خانم خودش می‌گوید ما غذایی را من‌بعد می‌خوریم که این یتیم‌ها می‌خورند. خانمش می‌گوید یک وقت مادر من یک غذای گرم و خوبی را پخته بود برای من و مصطفی. مصطفی دیروقت آمد خانه. بهش گفتم که بیا این غذا را بخور. آمد بنشیند بخورد برگشت از من پرسید که آیا بچه‌ها هم از همین غذا خوردند؟ من به چمران گفتم نه، بچه‌ها غذای یتیم‌خانه‌ای را که داشتند دایر می‌کردند، پولش را از این‌طرف و آن‌طرف جور می‌کردند غذای آنجا را خوردند، این غذا را مادرم پخته برای شما، شما بنشین بخور. می‌گوید چمران با تمام گرسنگی‌ای که داشت و ولعی که داشت برای خوردن این غذا، غذا را گذاشت کنار و گفت نه! ما که قرار گذاشتیم فقط غذایی را بخوریم که بچه‌ها بخورند.

خانم چمران می‌گوید که من بهش گفتم بچه‌ها که الآن خواب هستند! شما که همیشه رعایت می‌کنی، حالا این‌دفعه مادر من غذا درست کرده، بخور دیگر! می‌گوید چمران شروع کرد اشک ریختن. گفت بچه‌ها خواب هستند، خدای بچه‌ها که بیدار است که.

این در کلمات حضرت امام کمتر به چشم می‌خورد اسم خاص ببرند و او را اسوه قرار بدهند. فرمود مثل چمران بمیرید.