دریافت فایل صوتی  حجم ۵ مگابایت

گرچه خاکی ست ولی مرقد او کعبه ی ماست / نام آن گرچه بقیع است ولی عرش خداست

حــرم کــرب و بلا جلـوه ی بیت الحسن است / حَسَنیه ست به هرجـا که حُسینیـه به پاست

طالع ِ هرکه حسینی ست یقیناً حسنی ست / که حسین ابن علـی هـم حسن دوم ماست

حسنـی هستـم و از حشـر چـه بـاکـی دارم / کـه سـر و کـار ِ غلامــان حسـن بـا زهــراسـت


شنیده ام که احتمال دارد دوستان مذاکره کننده روز شنبه با یک متن کم و بیش نهایی شده راهی تهران شوند. واقعیت این است که می دانیم غیرممکن است بتوان با امریکا به متن مشترکی رسید که خطوط قرمز ایران در آن لحاظ شده باشد. این تنها زمانی ممکن است که استراتژی امریکا درباره ایران تغییر کرده باشد که می دانیم نکرده است. تحت این شرایط، به تهران آوردن متنی که تقریبا مطمئنیم حاوی یک «توافق بد» است یک معنا بیشتر ندارد و آن هم این است که کسانی می خواهند هزینه اجتماعی عدم توافق و «نه» گفتن به یک توافق بد، به دوش نظام بیفتد.
تیم مذاکره کننده هسته ای به اندازه کافی اختیار دارد. این تیم فقط برای بله گفتن خلق نشده است. اگر «نه» ای لازم است، باید در همان وین گفته شود و نیازی به کشاندن کار به تهران نیست مگر اینکه ...
[مهدی محمدی]


قرار است تیم هسته‌ای کشورمان نیز روز شنبه با متن توافق پیشنهادی به تهران آمده و درباره آن کسب تکلیف کنند!
و اما، پیش‌بینی نگارنده با توجه به سابقه حیله‌گری حریف آن است که بعد از انتقال متن پیش‌نویس توافق یاد شده به ایران، اوباما و یا یکی از مقامات رسمی آمریکا با صدور یک بیانیه و یا انجام یک مصاحبه، اعلام خواهند کرد که متن تهیه شده توافق مورد قبول آمریکاست و برای نهایی شدن آن منتظر اعلام نظر مقامات عالی ایران هستیم! ..
تیم هسته‌ای کشورمان با اختیار کافی به وین رفته است و از توان تضمین‌شده برای هر دو اعلام نظر «آری» و یا «نه» برخوردار است. بنابراین وقتی می‌بیند که در متن توافق پیشنهادی خطوط قرمز نظام رعایت نشده است، وظیفه مورد انتظار - بخوانید تکلیف قطعی و غیرقابل تغییر- آنها، اعلام مخالفت صریح با متن مورد اشاره و پاسخ قاطعانه «نه» به آن است و بدون کمترین تردیدی می‌توان گفت که انتقال متن یاد شده به ایران یک «خطای خطرناک»! و بازی کردن در میدان خدعه و فریب حریف خواهد بود. مگر خطوط قرمز نظام که تعریف روشنی از یک توافق خوب به دست می‌دهد از نگاه تیم هسته‌ای کشورمان دور مانده است که کمترین احساس نیازی برای انتقال متن یادشده به تهران در میان باشد؟!

[حسین شریعتمداری]


سعودی لیکس از نزدیک

افتضاح «سعودی لیکس» با سرخط افشای قطره‌چکانی اسرار سیاست خارجی کثیف حکومت وهابی‌ها در جهان، حقیقتا مشابه نشان سایت «ویکی‌لیکس»، به ساعتی شنی تبدیل شده که می‌تواند در میان‌مدت به سقوط آل‌سعود بینجامد.

اما اهمیت این اسناد و عملیات موفقیت‌آمیز سربازان عدالت یمنی چیست؟ از میان ۵۰۰ هزار سند به‌دست آمده توسط «ارتش سایبری یمن» تاکنون تنها ۵۰ هزار سند به صورت عمومی در ویکی‌لیکس منتشر شده و به مثابه زلزله‌ای پرقدرت پایه‌های حکومت آل‌سعود را به لرزه انداخته است. رازهای افشا شده آل‌سعود را تا اینجای کار می‌توان به ۳ بخش مجزا تقسیم کرد: اسناد «فساد داخلی آل‌سعود»، رازهای سیاست خارجی وهابیون و ارتباطات عمال سیاسی آنها در منطقه با آمریکا و اسرائیل و بخش سوم نیز شامل تعریف محرمانه کیفیت حقیقی رفتار سعودی‌ها، مقابل ایران است.

  تجمل درباری، فساد پادشاهی

در اسناد وزارت خارجه عربستان نشانه‌های بارزی از فساد شاهزادگان سعودی به چشم می‌خورد که قطعا برای مردم این کشور که قریب به ۲۰ درصد آنها در یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان با «فقر» دست و پنجه نرم می‌کنند، جالب توجه خواهد بود. فراموش نکنیم پادشاه سابق عربستان به منظور جلوگیری از دست دادن فقرای این کشور با موج اول «بیداری اسلامی»، با درک موقعیت متزلزل خود ناچار شد اصلاحات ۱۰ بندی را با آداب رسانه‌ای اعلام و به هر خانواده بیش از ۱۰ هزار ریال سعودی حق بی‌عملی اعطا کند.

تنها یکی از اسناد منتشر‌شده در آسوشیتدپرس نشان از آن دارد که شاهزاده «مها الابراهیم»، همسر یکی از اعضای خاندان سلطنتی سعودی، از پرداخت صورتحساب یک و نیم میلیون فرانک سوییس برای اجاره اتومبیل مجلل لیموزینش در سفر به سوییس سر باز زده و از دیپلمات‌های سعودی  در سوییس خواست به این امر «رسیدگی» کنند! یکی از مسؤولان شرکت خدماتی اتومبیل لیموزین در سوییس به آسوشیتدپرس گفته ‌است این مبلغ حدود یک میلیون و ۷۰۰ هزار دلار آمریکا است، که درباره سعودی‌ها امری رایج محسوب می‌شود!
 

جاسوسان عالی‌رتبه، مهره‌های سوخته!

الف – خیانت در ایران: هر چند ماجرای سری پرداخت حق تحصیل و تامین مسکن فرزند عطا مهاجرانی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی کابینه اصلاحات در ایران بسیار سر و صدا کرد اما حقیقت این است که اسناد سابق افشا شده درباره اقامت موقت مهاجرانی در اسرائیل و یادگیری جهشی «زبان عبری» توسط وی و حضور در جلسه دریوزگی اپوزیسیون منطقه نزد ملک عبدالله سعودی، ریزه‌خواری عامل موساد و استخبارات سعودی بر سر سفره سعودی‌ها را قابل پیش‌بینی می‌کرد.
این در حالی است که یکی از سران فتنه، پیش از این با استناد به «غیرفعال» بودن مهاجرانی در لندن، وی را آماده بازگشت به ایران به‌عنوان مهره‌ای خدوم که به علت برخی سوءتفاهمات خانوادگی ناچار به ترک ایران شده، خوانده بود!

ب- بی‌ثباتی و شبکه‌سازی در لبنان، مصر و یمن: افشای نام جاسوسان و موسساتی که در لبنان، مصر و یمن از رژیم سعودی مبالغی برای پیشبرد اهداف خاندان سلطنتی دریافت می‌کرده‌اند، حقیقتا ضربه بسیار بزرگی است که می‌تواند هر دستگاه اطلاعاتی را با لیستی از «مهره‌های سوخته» دچار بحرانی جهانی کند. روزنامه الاخبار در همین باره نوشت: «موسسه‌ها و اشخاصی که اخیرا بر اساس اسناد ویکی‌لیکس مشخص شد از عربستان کمک‌های مالی دریافت کرده‌اند، هم‌اکنون از خود رژیم سعودی می‌خواهند به آنها غرامت دهد، زیرا وزارت خارجه سعودی به تعهدات خود مبنی بر محرمانه ماندن اطلاعات مربوط به آنها عمل نکرده است!»

ابراهیم امین ضمن «گدا» خواندن این افراد افزود: «نکته خنده‌دار اینکه یکی از موسسه‌هایی که براساس اسناد ویکی‌لیکس از رژیم سعودی کمک مالی دریافت کرده، مدعی شده  مبلغی که دریافت کرده بسیار کمتر از آن چیزی است که در اسناد ویکی‌لیکس به آن اشاره شده است و به همین دلیل از ریاض می‌خواهد باقیمانده کمک یاد‌شده را پرداخت کند!»

شبکه تلویزیونی نبأ نیز با استناد به اسناد ویکی‌لیکس ماهیت گروه ۱۴ مارس لبنان به ریاست «سعد حریری» را که شعار حاکمیت ملی و استقلال لبنان سر می‌دهد، افشا کرد. به این ترتیب به مردم لبنان ثابت شد ۱۴ مارس، بزرگ‌ترین دشمن حزب‌الله و وحدت لبنانی‌ها،  به دستور دربار آل‌سعود عمل می‌کند و تحت سلطه دلارهای نفتی آنها قرار دارد.

در سند دیگری آمده است: میشل معوض، رئیس جنبش استقلال و یکی از اعضای تیم ۱۴ مارس از رژیم سعودی درخواست کمک مالی به منظور پیروز شدن در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۳ کرده است تا بدین ترتیب مناطق مسیحی از دست داده در انتخابات قبلی را باز پس گیرد.

سند ارسال شده از سفارت عربستان در بیروت به وزارت خارجه آل‌سعود در سال ۲۰۱۲ نشان می‌دهد سمیر جعجع، رئیس حزب نیروهای لبنانی، از عربستان درخواست کمک مالی کرده است، زیرا حزب وی در شرایط سختی بسر می‌برد و نمی‌تواند حقوق کارکنان و هزینه نیروهای محافظ سمیر جعجع را بپردازد!

فراموش نکنید این افراد و احزاب بزرگ‌ترین دشمنان حزب‌الله در لبنان و طراحان پروژه خلع سلاح نیروهای مردمی مدافع استقلال این کشور در برابر تجاوزات دوره‌ای اسرائیل  هستند.

ج- دشمن در سوریه، ترکیه و قطر: همچنین اسناد نشان از آن دارد که از همان آغاز بحران سوریه، عربستان، ترکیه، قطر و جریان ۱۴ مارس از تروریست‌ها و مخالفان سوریه تمام‌قد حمایت کرده‌اند. ولید جنبلاط از نمایندگان مجلس لبنان و عضو گروه ۱۴ مارس نیز از قطر برای ایجاد بی‌ثباتی در سوریه و لبنان مقادیر زیادی پول دریافت کرده است.

د- خباثت مادرخرج داعش در عراق: علاوه بر لبنان و قطر و ترکیه، عمال آمریکایی- سعودی در عراق نیز از افشاگری‌های جنگ‌آوران یمنی بی‌نصیب نمانده‌اند. سندی تکان‌دهنده نشان از آن دارد که دولت ریاض ۱۳ روز پس از سقوط «موصل» به دست «داعش» نیم میلیارد دلار به حساب رئیس وقت پارلمان عراق واریز کرده است!

در این سند که نامه‌ای است از طرف سازمان اطلاعات عربستان خطاب به اسامه النجیفی، آمده است: «برادر ارجمند و محترم جناب آقای «اسامه النجیفی»، به اطلاع می‌رساند ما مبلغ ۵۷۵ میلیون دلار براساس قراردادی که با بانک «نیکستایل» ترکیه داشتیم، به شماره حساب «B23Q21746AI» و چک شماره    KS8954021 در تاریخ ۲۲/۶/۲۰۱۴ واریز کردیم. امیدواریم که پیش از اعلام آمادگی شما برای اجرای آنچه میان ما توافق شده، از آن برداشت نکنید. تا پس از این براساس درصدهایی که برای هر یک از شخصیت‌های معین در توافق ما مشخص شده، تقسیم شود».

نامه به امضای رئیس دستگاه اطلاعات عمومی عربستان، خالد بن بندر بن عبدالعزیز آل‌سعود رسیده است. حال رمزگشایی از علل سقوط ناگهانی موصل و تبدیل این شهر استراتژیک به پایتخت حکومت داعش در منطقه و مخالفت با تشکیل «حشد شعبی» برای جنگ با وحوش سعودی، توسط همین سیاسیون و جاسوسان عراقی با فریاد کمک‌خواهی از «آمریکا» کار ساده‌ای است.

شاید موارد افشا شده به نظر خوانندگان نکته‌سنج و هوشمند ایرانی قابل پیش‌بینی و حتی بدیهی به نظر برسد اما نباید فراموش کنیم داده‌های کم‌نظیر و بینش سیاسی بالای ایرانی‌ها حاصل جریان آزاد اطلاعاتی است که پس از انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران فراهم شد و چنین بصیرتی در میان اغلب ملت‌های منطقه تاکنون وجود نداشته است. باید خود را جای یک مسلمان سنی مذهب معتقد بگذاریم تا درک کنیم افشای سند وابستگی الازهر، به‌عنوان مرکز اصلی ادبیات عرب و علوم اسلامی سنی، در جهان به دربار فاسد و شهوت‌ران آل‌سعود تا چه اندازه هولناک و تاثیرگذار است! درک همین موقعیت‌سازی بی‌نظیر می‌تواند کلید

پیش‌بینی‌های بزرگ درباره حوادث آینده منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا باشد و بر جغرافیای سیاسی جهان تاثیراتی قابل تامل بر جای بگذارد.

  همه نقشه‌های براندازی نرم

براساس اسناد افشا شده، برخلاف برخی گمانه‌های مضحک مطرح شده از سوی یکی از سران فتنه؛ رابطه عربستان با ایران هیچگاه برادرانه و از سر احترام متقابل نبوده که به قول وی به واسطه بروز «برخی افراط‌گرایی‌ها» دستخوش تغییر شده باشد.
از یمن تا مصر، از لبنان تا سودان، از امارات تا افغانستان؛ سعودی‌ها تلاش کرده‌اند با پیش‌خرید سیاسیون، از نفوذ معنوی «انقلاب اسلامی» و اندیشه مترقی «اسلام ناب محمدی» جلوگیری کرده و سیطره «اسلام آمریکایی» را با هدف حفظ منافع فرامنطقه‌ای آمریکا و اسرائیل گسترش دهند.

بر همین اساس در یک سند منتشر شده برای جلوگیری از موفقیت سفر سردار سلیمانی به لبنان، نامه‌نگاری محرمانه و بسیج عمال وابسته را در دستور کار قرار داده‌اند و در سندی دیگر تلاش برای براندازی جمهوری اسلامی ایران از طریق تمرکز بر شبکه‌های اجتماعی همچون فیس‌بوک و توئیتر و راه‌اندازی شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان را کلاسه کرده‌اند.

مروری کوتاه بر رفتارهای ساماندهی شده در فضای شبکه‌های اجتماعی حکایت از آن دارد که سیاست تمرکز بر ایرانیان در شبکه‌های اجتماعی با هدف مدیریت مطالبات مردمی حقیقتا به صورت جدی در حال اجراست.

از خیابان‌های مهاباد تا استادیوم آزادی: پیش از این تحلیل هشتگ‌های توئیت شده با موضوع حادثه خودکشی دختر مهابادی و ارتباط دادن موضوع با مسائل قومیتی و امنیتی، از نقش جالب توجه سعودی‌ها در مدیریت بیش از ۹۰ درصد اخبار اولیه توسط عرب‌زبان‌های وابسته به آل‌سعود پرده برداشت.

جالب‌تر آنکه تحلیل توئیت‌ها و پیام‌های فیس‌بوکی منتشر شده با موضوع «به استادیوم بروید» با هدف ایجاد جنبشی اجتماعی برای حضور زنان در استادیوم به‌عنوان رفتاری «ضد حاکمیتی» با تحریک نیمی از جامعه ایرانی نشان از  داغ کردن موضوع توسط اکانت‌های سعودی و نقش‌آفرینی بیش از ۸۵ درصدی اعراب وابسته در ایجاد پیام‌های اولیه دارد! یعنی کشوری که در آن، زنان حتی حق رای دادن و رانندگی با اتومبیل ندارند، در مسیر ایجاد و سرعت‌بخشی به مطالبات اجتماعی زنان در ایران پرچمدار شده است! اکنون وقت آن است برخی مدیران داخلی ایرانی از جمله مولاوردی، معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری مروری بر رفتار خود در تحریک فیس‌بوکی جامعه زنان برای «حضور در استادیوم» داشته باشند. آیا واقعا این موضوعی بود که به‌عنوان «دغدغه شماره یک» زنان ایرانی به مطالبه‌ای جدی تبدیل شده و موج‌سازی له یا علیه آن به ابزاری برای «شبکه‌سازی اجتماعی» و مدیریت رفتار شهروندان ایرانی در دست سعودی‌های مترصد فرصت تبدیل شود؟! آیا دولت نمی‌توانست به جای تحریک حداکثری افکار عمومی مسیری معقول و قانونی برای اجرایی شدن یا بایگانی این پرونده  بیابد؟

  یمن در خدمت امت اسلامی

شاید بتوان گفت مهم‌ترین درس «سعودی لیکس» در درد ناشی از باور این موضوع مستتر است که «دشمن بیکار نیست» و بیکار نخواهد نشست! تزهای «دایی جان ناپلئونی» بر آمده از سفارت انگلیس تا ابد مسلمانان را دعوت به «خواب خرگوشی» با انگ‌زنی ابتلا به بیماری «توهم توطئه» به روشنگران، خواهد کرد تا معرکه مبارزه با توطئه‌های ضد اسلامی خالی از مرد جنگی بماند.  افشای اسناد وزارت خارجه و دفاع و کشور سعودی‌ها، فرصت بسیار خوبی برای به روزرسانی طرح‌ها و ایده‌های داخلی، منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است، چرا که تاریخ ثابت کرده آل‌سعود حاکمیتی بی‌شخصیت است که تنها در ظرف خواسته‌ها و طرح‌های آمریکایی- اسرائیلی قابل تحلیل است.

فرصت‌سازی اخیر را مدیون خون بصیرت‌آفرین شهدای یمنی و مجاهدت انصارالله هستیم که زیر تهدید بمباران‌های آل‌سعود، با تمسک به ابزار جنگ‌های آینده، برتری سایبری خود را به سلاحی تاریخی برای احداث پلی استراتژیک با هدف پیشرفت طرح خاورمیانه بدون اسرائیل و بازوان اجرایی‌اش، تبدیل کرد.

امام خمینی(ره) در پیام تاریخی درباره کشتار حجاج فرمودند: «…اگر هزاران مبلغ و روحانى را به اقطار عالم مى‌فرستادیم تا مرز واقعى بین اسلام راستین و اسلام آمریکایى و فرق بین حکومت عدل و حکومت سرسپردگان مدعى حمایت از اسلام را مشخص کنیم، به صورتى چنین زیبا نمى‌توانستیم و اگر مى‌خواستیم پرده از چهره کریه دست‌نشاندگان آمریکا برداریم و ثابت کنیم که فرقى بین محمدرضاخان و صدام آمریکایى و سران حکومت مرتجع عربستان در اسلام‌زدایى و مخالفت‌شان با قرآن نیست و همه نوکر آمریکا هستند و مامور خراب کردن مسجد و محراب و مسؤول خاموش کردن شعله فریاد حق‌طلبانه ملت‌ها، باز به این زیبایى میسر نمى‌گردید…».

محمد واعظی

وطن امروز